به پاس و گرامیداشت یکم ماه می روز جهانی کارگر

unnamedبهنام چنگانی

به پاس و گرامیداشت یکم ماه می روز جهانی کارگر
آری:
حسن روحانی نیز به کارگران و مستمندان دروغ گفت!

چه شد، مژده و نوید گشایش؟
وضعیت اسفناک و واقعا دردناک زندگی روزمره ی قریب به اتفاق کارگران، زحمتکشان و فرودستان، در نظام مستبد، رسوا و غارتگر اسلامی زیر حاکمیت مطلق ولی فقیهِ مانورگر و باند باز، همچنان روز بروز برای نیروهای کار، انبوه بیکاران، زمینگیرشدگان، جوانان، زنان و بی پناهان وخیم تر و ویران تر از پیش می شود و شتاب این روند گسترده خانه خرابیِ، برای اکثریت مردم زحمتکش و بیدادرس با این دولت اخیر پیوسته اوج می گیرد. البته این بار و یکبار دیگر توسط وعده های توخالی یک رئیس جمهوری متقلب و به اصطلاح «منتخب مردم با نه ی بزرگ به خامنه ای» بنام حسن روحانی ست که فجایع امروزی همچون گذشته های دور و نزدیک برای عموم لایه های میانی و پائینی تکرار مصیبت بارتر می شود. چرا که او در هنگامه و بزنگاه خیمه شب بازی انتخابات ولائی، فریبکارانه در مورد تحول و دگرگونی چارچوب ناگوار و هستی سوخته کارمزدان، تهدستان و ستمکشان به جان آمده در روزهای داغِ فریبِ تبلیغات انتخاباتی، رسما دادخواه مردم شده بود؛ پیوسته نوید امید و تدبیر و مژده ی گشایش سر می داد. و حالا این پرسش! پس چه شد؟ (بیشتر…)

کارگرِ گرسنه و دکانِ خدا پناه

بهنام چنگائی

در خبرها خواندیم* که 73 میلیون ایرانی کارگر، مزدبگیر، کم درآمد و فرودست به دلیل فقر مفرط و یا نیازمندی جدی، محتاج دریافت یارانه اند! بنابرین در ایران حاکمیت اسلامی، در مجموع » دو میلیون و چهارصد هزار» نفر از دریافت یارانه صرف نظر کرده اند و این بدین معنی ست که فقط این تعداد دستشان به دهان شان می رسد؛ و بقیه ی شهروندان قادر به چشم پوشی از همین یارانه ی ناچیز نیستند و عملا نیز چنین برداشت می شود که هستی مالی، عمومی و دارائی کل کشور تنها و تنها در دست تعداد اندکی مافیای سپاهی، بازاری و باندهای رنگین ولائی ست. (بیشتر…)

واقعیت فقر و فاقه موجود و گواه تاریخ بر آن … برای روز همبستگی کارگران

unnamedبهنام چنگانی
سیاست و اقتصاد نئولیبرال
با شمایانم: ای همه ی وجدان های شریف، پاک و نوعدوست در عصر چپاولگری نئولیبرالیسم به ما مردم ستمکش و بی یاور پاسخ دهید! آیا هنوز قریب به اتفاق بشریتِ زحمتکش همچنان در پی نان شب و غم آزادی اسیر نیست، و پیوسته ویلان و سرگشته در پی خوشبختی، طعمه ی اقیانوس تخیلاتِ مرگبار برای رهائی خود قربانی فقر نیست؟ چرا هست! آیا، ستیز نابرابر کارگران و سرمایه داران در عرصه ی جهان آشوبزده همچنان سوژه ی داغ و درفش روزگار سیاه و بی آبروی کاپیتالیسم و ما مردم کارمزد و بی دادرس، همچون رابطه گرگ با میش ها نیست؟ آری هست! (بیشتر…)